Sunday, June 6, 2010

درد تنهائی چشان

فیلم در شهر سیلویا فیلمی بود که فقط دوست خوبی مثله سعید میتونست بهم بده
فیلم خیلی آرام جلو میرود و خیلی آرام تموم میشه
و بیانگر مدت کوتاهی ست(چیزی نزدیک یک روز) که میتونه یک روز از زندگی هر کدوم ما باشه هستش.

در شهر سیلویا تنها کسی که گم شده بود همان سیلویا بود
سیلویا مانند همه چیزهایی که درست وقتی به دنبالشان هستیم گم میشوند، گم شده بود.
و انگار همه ما به ۶ سال زمان احتیاج داریم تا به این نتیجه برسیم که باید باز گردیم به شهر سیلویا و او را جستجو کنیم.
اما از آنجائی که ما هم سیلویای زندگی خود را گم کرده ایم همراه بازیگر به دنبال او میرویم
سرگشته در شهر میچرخیم و با تقریب خوبی همه را سیلویا میبینیم
و دست آخر این تو هستی که باز باید ثابت کنی هنوز ایمان داری به پیدا شدن سیلویایت؟
در شهر سیلویا حکایت سرگشتگی همه سیلویا گم کرده هاست

No comments: